خشونت که همه آن را مذموم می شماریم صرفا جنبه فیرزیکی ندارد و قرار نیست فقط دست های مشت شده و مشت های گره خورده را نماد تندرفتاری بدانیم و بر لگد زدن بخروشیم.
خشونت در کلام، از خشونت در رفتار هم موثر تر و ویرزان کننده تر است.
گاه حتی زبان هم به خود زحمت حرکت نمی دهد اما نوع نگاه بار خشونت را بر دوش می کشد.
زمانی هم زبان و نگاه کاری نمی کنند سکوت می شود نماد خشونت.
اظهارات تند و زننده میتواند خشونت فعال و کلامی باشد. محکم بستن در یا شکستن وسایل نیز در اوضاعی میتواند فعال و غیرکلامی باشد و همینطور سکوت بیجا و سرد و اخمکردن میتواند غیرفعال و غیرکلامی باشد.
گاهی خشونت کلامی را بهصورت خشونت کلامی مستقیم و خشونت کلامی غیرمستقیم تقسیم میکنند. فحش، ناسزاگفتن، جملات تحقیرآمیز، فریادزدن و مسخرهکردن ازجمله خشونتهای کلامی غیرمستقیم هستند. طردکردن، ردکردن، غیبتکردن و جملات تحقیرآمیز در مورد فرد غایب نیز ازجمله خشونتهای غیرمستقیم کلامی است." هر کدام هم در جای خود نقش باروت را ایفا می کند که چون از سوی طرف دیگر دیده شود به انفجار می انجامد.
گاه حتی می توان این رفتار را صاحب سهم افزون تر در جنایات دید. کلید واژه حقوقی "سبب اقوا از مباشر" در چنین جایگاه هایی قابل تعریف می تواند باشد. نمی زند اما چنان طرف را به مرز جنون می رساند که نتیجه می شود جنایت. زخم چاقو را مرهم می توان گذاشت اما زخمی که زبان با بی رحمی تمام ایجاد می کند گاه هرگز التیام نمی یابد.
در جایی می خواندم که شیری در خانه صاحبش زندگی می کرد. روزی زن خانه گفت چیست این موجود بدبو را نگه داشته ای؟ شیر از مرد خانه خواست که با تبر بر سرش بزند و سپس شیر با سر شکسته رفت. بعد مدتی برگشت و به مرد گفت: نگاه کن! از زخم تبر اثری نیست اما زخمی که زنت به زبان به من زد هنوز تازه است. این را گفت و ورفت تا فرسنگ ها فاصله بگیرد از زبانی که از تیغ برنده تر است. واقعیت نیز همین است. خشونت زبانی گاه ویران گرتر از خشونت فیزیکی است.
مراقب زبان و چشم و ابرو و اشارت های خود باشیم.
برچسب : نویسنده : vafadarfaz بازدید : 96